۱۳۸۶/۱۱/۸

ريشه هاي فلامنكو 1

فلامنكوي اوليه،همانطور كه انتظار مي رود، با فلامنكويي كه ما مي شناسيم ، تفاوتهاي بسيار دارد . شروع شكل گيري هنري بنام فلامنكو را به سالهاي بين قرن هشتم تا پانزدهم ميلادي نسبت مي دهند . در اين دوره در جنوب اسپانيا در ناحيه اي بنام َاندَلُس (Andalusia) هنري خلق شد كه امروزه ما بنام فلامنكو مي شناسيم و جزء فرهنگ مردم آن منطقه محسوب مي شود .
اين هنر ساختار پيچيده و عميقي دارد كه ناشي از تركيب اجزاي فرهنگي گوناگوني است . تا قرن هشتم ميلادي در كليساهاي بيزانسي كوردوبا ، موسيقي و سرود يوناني با سيستم گرِگوريان (Gregorian System) وجود داشت . در حدود قرن نهم ميلادي زرياب (Zyryab) كه موسيقيدان ايراني بود و در دربار خليفه عباسي در بغداد به سر مي برد ، به كوردوبا (Cordoba) رفت . در آنجا يك مدرسة موسيقي تأسيس كرد و در رواج و توسعة موسيقي در اين ناحيه تأثيري مهم ، بلكه مهمترين تأثير را داشت

بهرحال اصول علمي موسيقي و رگه هايي از فرهنگ شرقي و اسلامي از حدود قرن هشتم ميلادي تا قرن پانزدهم ميلادي ، يعني حدود هفتصد سال كه مسلمانان بر اسپانيا و پرتغال مسلط بودند ، با موسيقي و فرهنگ اندلس آميخته شد و آن را دگرگون نمود . بطوريكه حتي پس از فتح مجدد اين مناطق توسط فرديناند و ايزابلا ( Ferdinand and Isabella ) در سال 1492 ميلادي و رانده شدن مورها (Moors) از اين سرزمينها ، اين تاثيرات حتي تا امروز نيز ديده مي شود . اين وضعيت چندان عجيب نيست ، زيرا در زمان تسلط اعراب و مسلمانان بركوردوبا ، اين شهر مركز علمي و فرهنگي و هنري و سياسي در غرب بود

از جانب ديگر در همين دوران يهوديان نيز در اندلس حضور داشتند و با اينكه از لحاظ اجتماعي در حاشيه بودند ، ولي اصول موسيقي و آوازهاي مذهبي غني اي داشتند كه به سهم خود تاثير بسزايي در پرورش و غناي موسيقي اندلس داشت

در اين ميان نمي توان كوليها را ناديده گرفت ، چون مهم ترين نقش را در شكل گيري و توسعه و تداوم هنر فلامنكو داشتند. اين مردم از اهالي نواحي شمال هند و پاكستان بودند كه محل محل اقامتشان را ترك كردند و براي زندگي بهتر به مسافرت پرداختند . جهت حركت اين قوم ، شمالي غربي به سمت شبه جزيرة بالكان در اروپا بود كوليها در اين خط سير در تمام اروپا پخش شدند و هر كشور و ناحيه اي مورد توجه و پسند يك گروه از آنها قرار گرفت عده اي نيز پس از سفر به شمال آفريقا و مصر، به ناحيه اندلس در جنوب اسپانيا رفتند و در آنجا سكني گزيدندالبته براي چنين فرضيه اي هيچ مدرك مستند و قاطعي وجود ندارد .

در فرهنگ لغات كوليهاي اسپانيا هيچ لغتي نيست كه ريشة عربي داشته باشد . مبناي ارائة چنين نظري ، احتمال همراهي كوليها با اعراب هنگام حمله ايشان در قرن هشتم ميلادي به مغرب مي باشد چون هيچ مدرك مستندي جهت شفاف سازي ريشة كوليها وجود نداشت ،كوليهاي مصر مدعي شدند كه از تبار فراعنه هستند . اين افسانه كه در بسياري از آوازهاي ايشان به آن اشاره شده است ، باعث شد تا در زبان انگليسي كوليها را Egyptians يا Gypciansبه معناي مصري و در زبان اسپانيايي قديمي ، جيتانو) Gitano ( كه مختصر شدة همان Egyptian است ، بنامند

هیچ نظری موجود نیست: