۱۳۸۶/۱۱/۹

ریشه یابی لغت فلامنکو

در فرهنگ لغات آكادمي زبان اسپانيايي رئال Real Academia) Español de la Lunga ) معاني متفاوتي براي لغت فلامنكو ارايه شده است كه از بين آنها ، برخي كه سنخيت بيشتري با بحث ما دارند را براي شما انتخاب كرده ايم .
در يكي از اين تعاريف آمده است : فلامنكو ، يك روش فرهنگي_اجتماعيِ بيان احساسات در ميان كولي هاست كه ريشه هاي عميقي در ناحية اَندلُس(Andalusia) براي آن يافت مي شود .

در جايي ديگر ، لغت فلامنكو را نشانگر يك شاخة قومي يا نژادي مي انگارد و به مردمي اطلاق مي كند كه منسوب به سرزمين فلاندر هستند . علاوه بر فرهنگ لغاتي كه ذكر كرديم ، در فرهنگ لغات صرفي اسپانيايي وكاستيلي ريشة لغت فلامنكو را منسوب به فلامينگ (Flaming) مي دانند كه در زبان هلندي به معني (چيزي يا كسي آمده از سرزمين فلاندر در آلمان ) مي باشد . علّت انتساب لغت فلامنكو به فلامينگ ، به معني (شخصي از اهالي فلاندر ) ،ريشه در تاريخ آن ناحيه دارد .
ايشان مردمي بودند از نژاد مردم شمال اروپا به نام نورديك(Nordic) كه رنگ رخسارشان گلگون بود ؛ بر خلاف مردم اروپاي جنوبي معروف به نژاد لاتين كه پوست تيره و موي مشكي دارند و به خصوص از لحاظ رنگ پوست تفاوت فاحشي بين اين دو نژاد ديده مي شود . از جانب ديگر ، استفاده از لغت فلامينگ براي ناميدن مردمي با پوست گلگون ، مي تواند اشاره به پرنده اي به نام فلامينگو(Flamingo) باشد . اين پرنده منقار بزرگي دارد كه به طرز عجيبي خميدگي دارد . با گردن و پاهايي بلند و ظريف ، پرهاي سفيدي گردن و سينه و شكمش را پوشانيده ، در حالي كه سر و قسمت تحتاني بدنش به رنگ صورتي تا قرمز تند است . از آنجا كه در قرن شانزدهم و اوايل قرن هفدهم ميلادي ، سرزمين فلاندر زير سلطة اسپانيا بود ، مردم اسپانيا اهالي فلاندر را به دليل وضع پوشش و رنگ پوست شان به گونه اي تحقير آميز به فلامينگو تشبيه مي كردند .

در اواسط قرن هفدهم ميلادي ، فلاندري ها قيام كردند و به دنبال جنگ هايي خونين ، استقلال خود را به دست آوردند و كشور هلند كنوني را بنا نهادند . در طي اين جنگ ها ، بسياري از اسناد و مدارك ارزشمند تاريخي در مورد فلاندري هاي ساكن اسپانيا از دست رفته و نابود شدند . خصومت حكومت اسپانيا با مردم فلاندر در آن دوران باعث شده بود تا با قلب واقعيات و به دروغ ، ايشان را به صورت مردمي ياغي و لايق تنفر به جامعة اسپانيا بشناساند ؛ مردمي كه حتي روش زندگي كردن شان نيز ناخوشايند و اشمئزازبرانگيز است .
اين طرز فكر و تبليغات منفي عليه فلاندري ها به صورت قسمتي از فرهنگ مردم اسپانيا درآمد ، به طوري كه در فرهنگ اسپانيايي ، هر فرد ، گروه و يا قوم منفوري را به فلاندر منسوب مي كردند. از آنجا كه كولي ها نيز از نظر شهروندان اسپانيايي زندگي مرموز و غيرمتعارفي داشتند كه باب سليقة جامعة اسپانيا نبود ، لقب تغيير شكل يافتة فلامنكو را به ايشان و شيوة آوازخواني اندلسي _ كه محل عمدة زندگي كولي ها بود _ دادند .

در سير تحول و تكامل لغت فلامنكو ، عوامل و اتفاقات ديگري نيز منشأ اثر بودند . در زمان پادشاهي چارلز اول (1556-1519 ميلادي) تعداد كثيري از كولي ها در خط سيرشان در اروپا وارد كشور اسپانيا شدند و چون ورودشان به اسپانيا از نواحي شمالي و سرزمين ژرمن ها و فلاندر بود ، به اشتباه ايشان را فلِميش(Flemish) ناميدند . البته حدسيات ديگري نيز در مورد لغت هلندي فلامينگ به عنوان ريشة لغت فلامنكو موجود است كه با مطالب بالا تفاوت دارد .
در يكي از اين فرضيات ريشه يابي لغت فلامنكو باز مي گردد به قرن شانزدهم ميلادي ، هنگامي كه تعدادي خوانندة فلاندري در دربار چارلز پنجم به خدمت گرفته شدند . بدين ترتيب لغت فلِميش پس از تغييراتي در ميان مردم اندلس رواج يافت و به هر خنياگري اطلاق شد . كولي ها در همان دوره نيز اغلب به خوانندگي و نوازندگي و دوره گردي مي پرداختند و موسيقي و رقص و آواز در كلية جشن ها و مراسم وحتي زندگي روزمره شان جايگاهي ويژه داشت . به همين دليل شهروندان اسپانيايي ، لغت تغيير يافتة فلِميش را كه به صورت فلامنكو درآمده بود ، به طور اعم كلمه به كلية فعاليت هاي اين قوم اطلاق نمودند كه به عبارت ديگر نمايانگر فرهنگ كولي ها بود .

فرضية ديگري نيز وجود دارد مبني بر اينكه در طي جنگ هاي استقلال هلند ، تعداد زيادي از كولي هاي اسپانيا در هنگ هاي پياده نظام ارتش فلاندر به صورت سربازان مزدور به خدمت گرفته شدند . ايشان پس از بازگشت پيروزمندانه از جنگ ، به عنوان پاداش اجازه يافتند تا آداب و رسوم و شغل سنتي شان را در هر جايي كه بودند ، اجرا و اِعمال كنند ؛ بر خلاف قوانين جاري كشور كه مردم محلي اجازة رفتار آييني و برگزاري مراسم بر اساس آداب و سنن شان را نداشتند .

ريشه هاي ديگر لغت فلامنكو

به عقيدة برخي ديگر از محققين ، ريشة كلمة فلامنكو از لحاظ علم زبان شناسي ، در زبان عربي است . بر اساس مطالعات ايشان ، لغت فلامنكو در حقيقت تركيبي از دو لغت «فلّاح» به معني دهقان و برزگر و «مِنكو» به معني رانده شده ، بي خانمان ، تبعيد شده و بي سرزمين مي باشد . اين تعبير بحث هاي زيادي را پيرامون خود به وجود آورده ، ولي استحكام و اعتبار لازم را ندارد . ممكن است كه در زبان عربي يكي از معاني دقيق تر كلمة «فلّاح» ، كشاورز يا زارع باشد ولي مفهوم تبعيد شده يا رانده شده به زبان عربي كلمة «منفي» است نه «مِنكو» . به هر حال نكتة مبهم ديگر اين است كه چگونه لغتي با ريشة عربي پس از حدود سه قرن نهفتگي ، كه از خاتمة استيلاي اعراب بر ناحية اندلس مي گذشت ، سربرآورده و خود را نمايانده است .

در جايي ديگر محققين ريشة لغت فلامنكو را مغربي (Moorish) مي دانند كه همان كشور مراكش فعلي در شمال آفريقاست . به نظر ايشان فلامنكو به مورهايي گفته مي شد كه پس از غلبة مجدد مسيحيان بر جنوب اسپانيا ، در آنجا ماندند و با پذيرش دين مسيحيت تحت سلطة فاتحين به زندگي ادامه دادند . اين محققين نيز صحت انتساب لغت فلامنكو را به تركيب عربي «فَلّاح مِنكو» تأييد مي كنند . پس از شكست اعراب از مسيحيان كاتوليك در سال 1492 ميلادي ، مورهاي ساكن اسپانيا تحت تعقيب قرار گرفتند و به ناچار به زندگي پنهاني و فرار از قانون روي آوردند . بدين ترتيب بهترين راه براي ايشان پناهنده شدن به ميان كولي ها بود كه خودشان نيز درماندگاني همدرد ايشان بودند . مقارن اين اتفاقات ، فلامنكو شروع به شكل گيري و تكامل نمود .

فرضية ديگري نيز وجود دارد كه ريشة لغت فلامنكو را در خصوصيات رفتاري و شخصيتي كولي ها مي داند . كولي ها در برخورد با بيگانگان و غيركولي ها كم حرف ، تودار ، عميق و مرموز بودند . اتخاذ چنين سياست محتاطانه اي در برخورد با بيگانگاني كه هميشه ايشان را از خود رانده و باعث دردسرشان شده بودند ، ظاهري پرتكبر و نخوت آميز برايشان به وجود آورده بود . در عين اينكه حالاتشان بسيار موزون و باوقار بود ، وجود طبيعت سرزنده و احساسات تند خالص در ايشان ، تصويري از يك شعلة آتش (Flame) را به ذهن متبادر مي كرد (ريشة لغت Flame در زبان لاتين ، Fllamallama مي باشد).

هیچ نظری موجود نیست: